جدول جو
جدول جو

معنی نسبی کاری - جستجوی لغت در جدول جو

نسبی کاری
نوعی شراکت در کشاورزی که محصول به صورت پنجاه پنجاه تقسیم
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سبزی کاری
تصویر سبزی کاری
شغل و عمل سبزی کار، کاشتن سبزی های خوردنی، جای کاشتن سبزی های خوردنی
فرهنگ فارسی عمید
(نَسْ / نِسْ یَ / یِ)
خریدوفروش نسیه و به مهلت و فرصت. (ناظم الاطباء). نسیه فروشی و نسیه خری. عمل نسیه فروش و نسیه خر. دادوستد به نسیه
لغت نامه دهخدا
حالت و کیفیت بی کار، بی شغلی، (ناظم الاطباء)، عزل، (منتهی الارب)، کار نداشتن:
که از داد و بی کاری و خواسته
خروشد بمغز اندرون کاسته،
فردوسی،
لغت نامه دهخدا
تصویری از نسیه کاری
تصویر نسیه کاری
نسیه بری نسیه خوری
فرهنگ لغت هوشیار
جالیزکاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
عطلت
متضاد: اشتغال، مشغله
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی کاری
تصویر بی کاری
Joblessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کسی که زمین به صورت شریکی از دیگران گرفته، بکارد و محصولش
فرهنگ گویش مازندرانی